بررسی نقش تقدیر در داستان سیاووش

ادامه نوشته

ویژگی های اساطیری داستان کیخسرو


ادامه نوشته

نکات مشترک داستان گشتاسب با اساطیر یونان


ادامه نوشته

ویژگی های اساطیری داستان لهراسب و گشتاسپ

ادامه نوشته

ویژگی های اساطیری ماجرای سیاوش

ادامه نوشته

ویژگی های اساطیری ماجرای کاوس و مقایسه ی آن با اساطیر یونان

ادامه نوشته

ويژگي هاي اساطيري شخصیت ضحّاك

ادامه نوشته

بررسی شخصیت کاوه در داستان ضحّاک

ادامه نوشته

ويژگي هاي اساطيري داستان فريدون

ادامه نوشته

ويژگي هاي منوچهر بنا به روايت هاي پهلوي و اساطیری

ادامه نوشته

کیقباد نخستین پادشاه کیانی

ادامه نوشته

بررسی تطبیقی ماجرای کیقباد با اساطیر یونان

ادامه نوشته

ویژگی های اساطیری داستان سهراب

ادامه نوشته

ویژگی های رستم در روایت های پهلوی

ادامه نوشته

نکات مشترک داستان رستم با اساطیر یونان:

ادامه نوشته

ویژگی های اساطیری داستان رستم

ادامه نوشته

ویژگی های اساطیری داستان اسفندیار

ادامه نوشته

ويژگي هاي اسفنديار در روايت هاي اوستايي و پهلوي

ادامه نوشته

اسفنديار و رويين تني

ادامه نوشته

زمینه های مشترک اساطیر

ادامه نوشته

ويژگي هاي مشترك داستان اسفنديار با اساطير يونان

ادامه نوشته

بررسی شخصیت بهرام گور در هفت‌پیکر و شاهنامه


ادامه نوشته

برداشتی از یک داستان شاهنامه

ضحاک نمرده است
ادامه نوشته

ضحاک دراوستا وشاهنامه

ادامه نوشته

شخصیّت ضحاک  در اوستا و چند مقایسه

ادامه نوشته

اژدها

ادامه نوشته

البرز کوه در شاهنامه فردوسی

ادامه نوشته

فردوسي، حماسه‌سراي جامعه‌‌نگر در ادبيات جهان است

 "فردوسي بزرگترين حماسه‌سراي ادبيات فارسي است و مي‌توان گفت كه بزرگترين حماسه‌سراي جامعه‌نگر در ادبيات جهان به شمار مي‌رود زيرا حكمت، معرفت، اخلاق، خرد و مباحث تعليمي را در شاهنامه به زيبايي به تصوير مي‌كشد."
ادامه نوشته

تیپ شخصیتی رستم و اسفندیار

بررسی داستان رستم و اسفندیار با تکیه بر عنصر شخصیت

 داستان رستم و اسفندیار بازگو کننده ی فضای حاکم بر ایران عهد گشتاسب است . اسفندیار مجاهد و مبلغ دین زرتشت است . او فردی آرمانگرا و احساسی است .رستم انسانی جهان دیده و اعتدال جوست که تابع منطق و واقعیت است ، اما این دو ناخواسته رو در روی هم قرار می گیرند و به جنگی تن در می دهند که پایانی شوم را در بر دارد .
ادامه نوشته

اسفندیار : خیانت پدر؟ تدبیر رستم؟ یا قضای آسمانی؟ »   

اسفندیار : خیانت پدر؟ تدبیر رستم؟ یا قضای آسمانی؟ »   

 

«  چکیده  »

     آن چه که در ایـن سطـور رقم خورده است تحلیلی است گذرا بر اندیشه های تقدیر گرایانه ی مردمان ایرانیان باستان و استنـاد به ابیـاتی چند از داستان غم انگیز رستم و اسفندیار که فردوسی پاکزاد با وجود  هم خوان نبودن این اندیشه ها با افکار خردگرایانه ی او ، با پای بندی ای که نسبت به دست نخورده ماندن روایت های پیشین داشتـه اسـت ، در شاهنامه ی گران سنگ خود قید نموده است  ، بدین ترتیب که ما در این داستان شاهد ابیات بسیـاری هستـیم که از زبان قهرمانان داستان بیان شده اند و بر این نکته تاکید دارند که ماجرای لشگر کشی اسفندیار به زابل و نهایتاً کشته شدن او به دست رستم  ،  جز تقاضای قضای آسمــانی چیز دیگری نبوده است  و نباید کس دیگری را در این باره  متهم نمود .

    

 

ادامه نوشته