سه زن حماسه ساز در شاهنامه فردوسی


ادامه نوشته

داستان انتخاب رخش توسط رستم


ادامه نوشته

داستان ضحاک و فریدون


ادامه نوشته

جنگ کی کاوس با دیوان مازندران

ادامه نوشته

کی قباد و افراسیاب

ادامه نوشته

پادشاهی فریدون

پادشاهی فریدون به پانصد سال می رسد . در این زمان بدیها از بین رفت و همه به آیین ایزدی روآوردند .
ادامه نوشته

جمشید شاه در شاه نامه

ادامه نوشته

پادشاهی تهمورث، شاهنامه

ادامه نوشته

پادشاهی هوشنگ در شاهنامه

ادامه نوشته

کیومرث

کیومرث

 

سخنگوی دهقان چه گوید نخست  // که نام بزرگی به گیتی که جست

ادامه نوشته

رسيدن اسكندر به شهر زنان

                
ادامه نوشته

داستان سیاوش

ادامه نوشته

داستان جنگ رستم و اسفندیار

ادامه نوشته

داستان سام و سیمرغ (داستان شاهنامه)

ادامه نوشته

1. رستم دستان كيست؟

 رستم دستان كيست؟
زادن رستم

چندي از پيوند زال و رودابه نگذشته بود که رودابه بارور گرديد و پيکرش گران شد. هر روز چهره اش زردتر و اندامش فربه تر ميشد، تا آنکه زمان زادن فرا رسيد. از درد به خود مي پيچيد و سود نداشت.

گوئي آهن در درون داشت و يا به سنگ آگنده بود.
کوشش پزشکان سود نکرد و سرانجام يک روز رودابه از درد بيخود شد و از هوش رفت.
همه پريشان شدند و خبر به زال بردند. زال با ديده پرآب به بالين رودابه آمد و همه را نالان و گريان ديد. ناگهان پر سيمرغ را به ياد آورد و شاد شد و به سيندخت مادر رودابه مژده چاره داد.
گفت تا آتش افروختند و اندکي از پر سيمرغ را بر آتش گذاشت.
در همان آن هوا تيره شد و سيمرغ از آسمان فرود آمد. زال غم خود را با وي در ميان گذاشت. سيمرغ گفت «چه جاي غم و اندوه است و جرا شيرمردي چون تو بايد آب در ديده بيارد؟ بايد شادمان باشي، چه ترا فرزندي شيردل و نامجو خواهد آمد.

ادامه نوشته

خلاصه داستان رستم و سهراب

خلاصه داستان رستم و سهراب


روزی رستم برای شکار به نزدیکی های مرز توران می رود، پس از شکار به خواب می رود. رخش که رها در مرغزار مشغول چرا بوده توسط چند سوار ترک به سختی گرفتار می شود. رستم پس از بیداری از رخش اثری جز رد پای او نمی بیند.
ادامه نوشته